پاکو پنیا یکی از چهرههای شاخص فلامنکو، با گروهش در تالار سدلرز ولز لندن اجرای جذابی داشت که بار دیگر این موسیقی و رقص جنوب اسپانیا را بر سر زبانها انداخت.
فلامنکو که از اواخر قرن هجدهم میلادی پا گرفت، موسیقی فولکلور جنوب اسپانیا به ویژه آندلوس است که طی دو قرن اخیر بسیار توسعه یافته و جهانی شده است، تا آنجا که مثلا در لندن جشنوارههای ویژهای برای موسیقی و رقص فلامنکو برگزار میشود و مشتاقان زیادی دارد. کفزدن به همراه سازها، رقص پا با کفشهایی با صداهای ویژه، خوانندههایی با صداهای خش دار و رقصی باشکوه در قالب داستانهای عشقی، ویژگیهای فلامنکو را شکل میدهند که به شدت با فرهنگ و آداب و رسوم و داستانهای محلی جنوب اسپانیا پیوند میخورد و غم و شادی یک ملت را به زبان هنر به نمایش میگذارد.
پاکو پنیا، گیتاریست و آهنگساز فلامنکو، در ۸۱ سالگی کماکان یکی از مشهورترین گروههای موسیقی و رقص فلامنکو را رهبری میکند و حالا با تازهترین اثرش به نام «سولرا» که اشارهای به شراب کهنه است، تماشاگران یکی از معروفترین تالارهای رقص جهان را به وجد آورد. پنیا که در کوردوبا متولد شده، از شش سالگی نواختن گیتار را آموخت و در ۱۲ سالگی به تنهایی کنسرت برگزار کرد. او بارها به عنوان بهترین نوازنده گیتار فلامنکو برگزیده شده و در سال ۱۹۸۵ در روتردام به عنوان «اولین پروفسور گیتار فلامنکو» انتخاب شد. پنیا گروه خودش را در کوردوبا در سال ۱۹۸۱ تاسیس کرد و از آن زمان تا به امروز اجراهای مختلفی در سراسر جهان داشته است. جود کلی دهههاست که به عنوان کارگردان گروه، با آن همکاری دارد.
اجرای سولرا ترکیبی است از نوازندگان و رقصندگان جوان با هنرمندان با تجربه که به نظر میرسد این ترکیب در سالهای اخیر به یکی از اولویتهای پنیا تبدیل شده که در عین اجرایی حرفهای و جذاب، فرصت تازهای را برای جوانترها و استفاده از انرژی آنها فراهم کند: «جوانان هنرمند در هر فرهنگی میخواهند همه چیز را تغییر دهند. این چیزی است که مورد ستایش من است و از آن استقبال میکنم. هنرمندان باتجربه از قبل بودهاند و کار کردهاند. پس میشود این شهرت را با این ویژگی جوانترها ترکیب کرد.»
نیمه اول اجرا به یک تمرین خودمانی شبیه است که در آن شخصیتها وارد یک استودیو میشوند، در کنار هم مینشینند و با هم حرف میزنند و نواختن و خوانندگی و رقص را به شکلی غیر رسمی آغاز میکنند. جود کلی کارگردان این اجرا میگوید: «ما نیمه اول کار را در استودیو شکل دادیم تا بر تبادل ایدهها، تجربهگرایی و فضا دادن به اتفاقاتی که بین هنرمندان در طول اجرا رخ میدهد، تأکید کنیم. هنرمندان جوانتر اغلب شیفته عمق دانش پیرترها و وفاداری آنها به سنتهای فلامنکو میشوند و پیرترها تحت تأثیر انرژی جوانترها و بلندپروازیها و علاقه آنها به کارهای نو قرار میگیرند.»
اجرا با یک فضای عادی و معمولی در خیابان آغاز میشود. افراد گروه در خیابان هستند و به نظر میرسد در صف اتوبوس ایستادهاند تا به استودیو برسند. در استودیو با هم احوالپرسی میکنند و سازهایشان را آماده میکنند. همه چیز به شکل خودمانی شکل میگیرد، چیزی که به عصاره اصلی فلامنکو نزدیک است: موسیقیای که اساسا در کافه و محفلهای کوچک شکل میگیرد و بهترین نوع اجرای آن در کافههای کوچک است. حالا اینجا قرار است این صمیمیت و راحتی اجرا را در یک اجرای بزرگ هم ببینیم. به همین دلیل وقتی که نوازندهها و خوانندهها طبق سنت روی صندلی رو به تماشاگر مینشینند و اجرا میکنند، رقصندههایی که حالا در این بخش نقشی ندارند، در گوشهای لم میدهند و تماشا میکنند، در حالی که یکی از آنها سرش را روی پای دیگری میگذارد.
در اولین بخش، رقصنده مرد جوانتر (گابریل ماتیاس) فضا را به دست میگیرد تا شور جوانی خودش را به نمایش بگذارد، اما بعدتر زمانی که نوبت به رقصنده مرد باتجربهتر میرسد (آنخل مونیوز) تکنیک چشمگیرتر او تماشاگر را به وجد میآورد.
گروه از ۹ نفر تشکیل شده، پاکو پنیای ۸۱ ساله که گیتار میزند به همراه دو نوازنده جوانتر، دو رقصنده مرد، یک رقصنده زن، یک خواننده مرد و یک خواننده زن به همراه یک نوازنده پرکاشن. هر کدام از اعضای گروه ضمن هماهنگی و همراهی در بخشهای مختلف (که روح جمعی فلامنکو را شکل میدهد) تک به تک هم فرصت هنرنمایی پیدا میکنند. رقصندهها هر یک به ترتیب به رقصی تکنفره دست میزنند و گاه دو نفره یا سه نفره با هم میرقصند. پنیا گاه به تنهایی مینوازد و گاه به نوازنده جوانتر کناریاش فرصت میدهد که او هم به تنهایی بنوازد و در بخشی خودش هم به او میپیوندد تا یک دونوازی جذاب شکل بگیرد.
بحش دوم اجرا از فضای استودیویی خارج میشود و اجرایی حرفهای شکل میگیرد که در آن نورها و لباسها هم تغییر میکنند. همه چیز در این بخش مهیا میشود تا در پایان، یک رقص سه نفره کامل شکل بگیرد که همانگونه که خالقان اثر انتظار دارند، تجربه و کمالگرایی را با شور و شوق و انرژی جوانی ترکیب میکند.