بار دیگر فصل تابستان رسید و نمایشگاه تابستانی آکادمی سلطنتی (رویال آکادمی) هنر پا گرفت، نمایشگاهی که از لحاظ میزان درخواست از سوی هنرمندان برای ارائه آثارشان در جهان رکورددار است و یکی از قدیمیترین نمایشگاههای سالانه جهان محسوب میشود.
نمایشگاه تابستانی آکادمی سلطنتی هنر اولین بار در سال ۱۷۶۹ برپا شد، یعنی درست یک سال پس از تأسیس این آکادمی توسط چارلز سوم. یکی از اهداف تأسیس این آکادمی، برپایی همین نمایشگاه سالانه بود تا هم به جوانان هنرمند فرصت تازهای بدهد و هم از طریق فروش آثار - که تا به امروز هم ادامه دارد- منبع درآمدی باشد برای مدارس هنری آکادمی.
حالا دویست و پنجاه و ششمین دوره این نمایشگاه در مرکز همیشگی آن یعنی خیابان پیکادلی لندن افتتاح شده و مثل هر سال میزبان آثار مختلفی از هنرمندان گوناگون است: از چهرههای شناخته شده نظیر انسلم کیفر، گئورگ بازیلیتز و تریسی امین تا هنرمندان جوان و کاملاً تازهکار که آثارشان برای اولین بار ارائه میشود.
اهمیت این نمایشگاه در این است که طی این مدت طولانی هر ساله بدون هیچ وقفهای بر پا شده و حتی جنگ جهانی دوم هم نتوانسته است آن را متوقف کند. مجموعهای از نقاشی، عکس، مجسمه، معماری و ویدئو همه یکجا گرد آمدهاند و گاه ارتباط برقرار کردن بین آثار مشکل به نظر میرسد. اما گردانندگان سعی دارند هر سال با یک تم مشخص، آثار گرد آمده را به شکلی به هم متصل کنند که البته کار بسیار مشکلی است. آن کریستوفر مجسمهساز عضو آکادمی که با همراهی کمیته آکادمی آثار این نمایشگاه را انتخاب کرده، «فصا ساختن» را تم این دوره میداند: «تلاش کردم ایده فضا ساختن را بشکافم؛ چه ایجاد فضا چه فضا را اشغال کردن. این میتواند به شکلهای مختلف تفسیر شود: فضا ساختن میتواند به باز بودن تعبیر شود، فضا ساختن برای یک کسی یا چیزی، یا فضا ساختن بین دو چیز. باور دارم که فضای بین دو چیز به اندازه چیزهایی که آنها را از هم جدا میکنند اهمیت دارد.»
این مفهوم قضا در بخش معماری برجستهتر میشود. دو سه غرفه از نمایشگاه به معماری اختصاص دارد و طرحهای صنعتی تا خانهسازی در قسمتهای مختلف این بخش جلب توجه میکند: اتاق کار، استودیوها، کارخانهها و محیطهای صنعتی در برابر مفهوم «فضا» بازسازی شدهاند و گردانندگان نمایشگاه از شلوغی این فضاها و آزارنده بودن آن هم بهره میگیرند تا بخشی از زندگی صنعتی معاصر را در جلوی تماشاگر بگذارند.
برای نمایشگاه امسال هنرمندانی چون آکروید و هاروی، ویوین بلاکت، دایانا کوپر وایت و اندرو پییر هارت دعوت شدهاند و برخی از اعضای اکادمی و اعضای افتخاری آن نظیر ران آراد، فرانک بوولینگ، مایکل کرگ مارتین، انسلم کیفر، کنراد شوکراس، کلر وودز و روز وایلی هم در این نمایشکاه شرکت کردهاند.
طبق معمول زیر هر اثر تنها یک شماره درج شده و نام هنرمند قید نشده است. برای یافتن نام هنرمند باید به کاتالوگ مراجعه کرد. به این ترتیب مخاطب نمایشگاه با مجموعهای از آثار مختلف در کنار هم روبرو می شود که در وهله اول نمیداند توسط چه کسی خلق شده است: یک هنرمند شناخته شده جهانی یا یک تازهکار که اثرش برای اولین بار به نمایش در میآید. این روش امکان توجه یکسان مخاطب را فراهم میکند، اما از طرف دیگر مجموعه بسیار شلوغی را شکل میدهد که تماشاگر در آن با ملغمه غریبی از آثار خوب و بد در کنار هم روبرو میشود که گاه به دلیل بزرگی نمایشگاه فرصت تماشای دقیق همه آنها را نمییابد.
در نمایشگاه امسال بیش از ۱۲۰۰ اثر عرضه شده است و ویژگی غالب آنها محافظهکاری است که انتقاد برخی از منتقدان بریتانیایی را برانگیخته است: آکادمی سلطنتی طی همه این سالها محافظهکاری خود را حفظ کرده و حالا در این نمایشگاه هم از آثاری با مایههای انتقادی، سیاسی و اجتماعی چندان خبری نیست. برعکس با آثار شبهبورژوایی روبرو هستیم که طی دو قرن و نیم طبقه مرفه و علاقهمندان به تابلوهای سنتی را به خود جلب کرده است. در نتیجه به طرز غریبی با مجموعهای از نقاشیهای سگ و گربه روبرو هستیم که برای نمایشگاهی با این اسم و رسم و این همه سال سابقه تاریخی غریب به نظر میرسد. باغهای خانگی و زندگی شهری مرفه بیخطرترین سوژههایی هستند که به طرز عجیبی در سرتاسر آثار منتخب دیده میشوند. حتی از تریسی امین، عضو آکادمی، آثاری به نمایش گذاشته شده که زنانگی و هنجارشکنیهای معمول جنسی در آنها دیده نمیشود، یعنی اساساً هنرمندی که به دلیل بیپروایی در استفاده از بدن خود و نشانههای زنانگی مثل خون در دوران قاعدگی شهره است، اینجا مغلوب فضای محافظهکار نمایشگاه شده است.
جز این مهمترین مشکل این نمایشگاه، به مانند سالهای قبل، به رغم تلاش برگزار کنندگان برای یافتن موضوعی واحد و چیدمانی بر اثر شباهتهای مضمونی، کنار هم قرار گرفتن آثاری است که به هیچ وجه با هم کنار نمیآیند، و هم از لحاظ ارزش هنری و هم سبک و سیاق بسیار با یکدیگر تفاوت دارند.