حدود ۱۱ روز از آخرین باری که اسماعیل قاآنی دیده شده، میگذرد. برخی رسانهها نوشتند او به اتهام جاسوسی در بازداشت است. فرمانده سپاه قدس در نماز جمعه ۱۳ مهر خامنهای و مراسم دریافت نشان امیرعلی حاجیزاده حضور نداشت. مقامات رسمی میگویند اتفاقی نیافتاده اما شواهد چیز دیگری میگویند.
العربیه، اسکاینیوز عربی و میدلایستآی (نزدیک به قطر) هر سه در گزارشهای جداگانهای که روز پنجشنبه ۱۹ مهر منتشر کردند، به نقل از منابع آگاه نوشتند قاآنی «به ظن جاسوسی در بازداشت و تحت بازجویی» قرار دارد.
اسکاینیوز عربی به نقل از منابع ایرانی گزارش داد که قاآنی به ظن هک شدن وسایل ارتباطیاش تحت بازجویی قرار گرفته است.
بر اساس این گزارش، او در حین بازجویی دچار حمله قلبی شده و در جریان تحقیقات به بیمارستان منتقلش کردهاند.
منابع مطلع به اسکاینیوز عربی گفتند که رییس دفتر قاآنی نیز مظنون به ارتباط با اسرائیل است.
وبسایت میدلایستآی روز پنجشنبه به نقل از «منابع متعدد» خود نوشت که فرمانده سپاه قدس سپاه پاسداران زنده و سالم اما «تحت نظر و بازجویی» است چرا که جمهوری اسلامی در حال بررسی نقصهای امنیتی بزرگ داخلی خود است.
به گفته میدلایستآی، سپاه پاسداران از زمان مرگ حسن نصرالله، دبیرکل کشته شده حزبالله لبنان، تحقیقات خود را درباره چگونگی نفوذ اسرائیل به رهبری حزبالله و شناسایی محل و زمان حضور نصرالله آغاز کرده است.
این رسانه به نقل از ۱۰ منبع در تهران، بیروت و بغداد، از جمله شخصیتهای ارشد شیعه و منابع نزدیک به حزبالله و سپاه پاسداران، نوشت که در جریان این تحقیقات، «حتی قاآنی و تیمش در قرنطینه و بازجویی» هستند.
در روزهای گذشته ابراهیم جباری، مشاور فرمانده کل سپاه پاسداران با تکذیب خبرها درباره مرگ قاآنی گفت: «سردار قاآنی فرمانده سپاه قدس انقلاب اسلامی در سلامت کامل هستند و انشاءالله در روزهای آینده از حضرت آقا نشان فتح دریافت میکنند.»
با وجود این تکذیبهای مکرر از سوی مقامات رسمی، غیبت ناگهانی قاآنی در چند مراسم مهم، به ابهامات درباره او دامن زده است.
آخرین بار که تصویری از فرمانده سپاه قدس دیده شد، هشتم مهر ۱۴۰۳ بود که قاآنی برای ادای احترام در ماجرای کشته شدن نصرالله، به دفتر گروه حزبالله در تهران رفت.
روز ۱۵ مهر، ایرج مسجدی، معاون هماهنگکننده نیروی قدس سپاه، در همایش «تجلیل از موکبداران و خادمان اربعین حسینی» درباره سلامتی قاآنی گفت: «بسیاری از ما میپرسند که سردار قاآنی چه شد؟ ایشان در صحت و سلامت است و مشغول فعالیت هستند.»
او در ادامه با اشاره به این که «برخی میگویند بیانیه بدهید»، گفت: «چرا بیانیه؟ نیازی نیست چنین اقدامی انجام شود.»
غیبت اول- در نماز جمعه ۱۳ مهر به امامت رهبر جمهوری اسلامی، تقریبا تمامی مقامات حکومت حضور داشتند اما جای خالی قاآنی مورد توجه رسانهها قرار گرفت.
رسول سنائیراد، معاون سیاسی دفتر رهبر جمهوری اسلامی خیلی زود به این توجهها واکنش نشان داد و گفت غیبت او نشانه «عقلانیت انقلابی» و «آمادگی نیروهای مسلح» بوده است.
روزبه علمداری، سردبیر وبسایت اصلاحطلب جماران، وابسته به خانواده روحالله خمینی هم در شبکه ایکس نوشت که غیبت فرماندهان نظامی در نماز جمعه به معنی آمادهباش ۱۰۰ درصدی برای «پاسخ کوبنده و سریع به کوچکترین حرکت صهیونیستها» بوده است.
با وجود این، گزارشها و تصاویر نشان میدهند حسین سلامی، فرمانده کل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، علی فدوی، جانشین سلامی، عبدالرحیم موسوی، فرمانده کل ارتش، احمدرضا رادان، فرمانده فراجا و برخی دیگر از مقامهای لشکری در این نماز حضور داشتند.
یک روز پس از غیبت قاآنی در نماز جمعه خامنهای، کانال ۱۲ تلویزیون اسرائیل اعلام کرد احتمال دارد قاآنی در حمله اسرائیل به بیروت آسیب دیده باشد.
هدف اصلی این حمله هاشم صفیالدین، رییس شورای اجرایی حزبالله و حسین الهزیمه، رییس اطلاعات این سازمان بود که از این دو مفر نیز اکنون خبر و اطلاعی در دست نیست.
در همین حال یک منبع امنیتی لبنان به خبرگزاری رویترز گفت پس از حمله هوایی سنگین اسرائیل به بیروت، ارتباط با صفیالدین از روز جمعه ۱۳ مهر قطع شده است.
روز یکشنبه ۱۵ مهر، عباس گلرو، عضو کمیسیون امنیت ملی مجلس شورای اسلامی، در واکنش به گزارشها از حضور قاآنی در محل حمله اسرائیل در بیروت، آن را شایعه خواند و گفت: «این گزارشها مربوط به جنگ فضای مجازی است.»
او با بیان این که قاآنی در سلامت کامل است، افزود: «امیدواریم سپاه پاسداران در این زمینه بیانیه بدهد.»
غیبت دوم- روز یکشنبه ۱۵ مهر، مراسمی برای اعطای «نشان فتح» از سوی خامنهای به امیرعلی حاجیزاده، فرمانده نیروی هوافضای سپاه پاسداران ترتیب داده شد.
تصاویر این مراسم نشان دادند بر خلاف معمول، با وجود حضور چهرههایی مثل فرماندهان سپاه پاسداران و ارتش در چنین مراسمی، باز هم خبری از قاآنی نبود.
همزمان یک منبع آگاه به ایراناینترنشنال گفت اعضای خانواده قاآنی نیز از سرنوشت و وضعیت او بیخبر و درباره آن نگران هستند.
خبرگزاری رویترز هم به نقل از دو منبع آگاه در جمهوری اسلامی گزارش داد قاآنی، پس از کشته شدن نصرالله به لبنان سفر کرد و از زمان حملات اخیر اسرائیل به جنوب بیروت خبری از او نیست.
بر پایه این گزارش، قاآنی هنگام حمله اسرائیل در جنوب بیروت حضور داشته اما در حال ملاقات با صفیالدین نبوده است.
محمود قماطی، عضو شورای سیاسی حزبالله لبنان، در پاسخ به پرسشی درباره وضعیت قاآنی گفت: «هیچ اطلاعی ندارم.»
او افزود: «ما نیز در جستوجوی حقیقت درباره این موضوع هستیم.»
وبسایت تابناک، منتسب به محسن رضایی، فرمانده کل سابق سپاه پاسداران، در مطلبی با انتقاد از نحوه اطلاعرسانی درباره سلامت قاآنی نوشت اگر او سالم است، فیلمی از او منتشر شود.
در خبری دیگر که طی حدود ۱۱ روز غیبت قاآنی از او وجود دارد، مجری مراسمی با عنوان «اجلاس بینالمللی همبستگی با کودکان و نوجوانان فلسطینی»، یک پیام منتسب به او را از روی یادداشتی میخواند.
در این اعلام از روی یادداشت گفته میشود که قاآنی به تکتک افراد حاضر سلام میرساند و متاسف است از این که به دلیل ضرورت شرکت در جلسهای مهم، نتوانسته در این اجلاس شرکت کند.
قاآنی کیست؟
اسماعیل قاآنی اکبرنژاد، سالها معاون قاسم سلیمانی در نیروی قدس سپاه پاسداران بود. فرماندهی که در مشهد به دنیا آمد و اواخر سال ۱۳۵۸، زمانی که ۲۰ سال داشت، به عضویت این نیروی نظامی درآمد.
او مدت کوتاهی پس از حضور در سپاه پاسداران، در اوایل سال ۱۳۵۹، به تهران آمد و در پادگان سعدآباد که نام کنونیاش «پادگان امام علی» است، آموزش نظامی دید.
محمدمهدی خادمالشریعه، موسس «تیپ ۲۱ امام رضا» و ولیالله چراغچی، جانشین فرمانده همین تیپ، در این آموزشهای نظامی همدوره قاآنی بودند.
او پس از پایان آموزشها، به مشهد بازگشت و در یکی از مراکز آموزش سپاه پاسداران بهعنوان «نیروی کادری» مشغول به کار شد.
قاآنی اواسط سال ۱۳۵۹، در پی بروز برخی ناآرامیها و درگیریها در استان کردستان، به این منطقه اعزام شد.
او در سال ۱۳۶۱ با سلیمانی آشنا شد و همین آشنایی به آغاز همکاری مشترک با او در نیروی قدس سپاه پاسداران منجر شد.
قاآنی پیش از این که معاون سلیمانی در نیروی قدس شود، مدتی معاون اطلاعات ستاد مشترک سپاه پاسداران بود.
سابقه اطلاعرسانی در وقایع مشابه
مقامات جمهوری اسلامی هر چند مرگ قاآنی را تکذیب میکنند اما هیچکدام از آنها تاکنون حضور او را در بیروت تکذیب نکردهاند.
تجربههای قبلی در وقایع مشابه مثل هدف قرار گرفتن حسن نصرالله، سقوط هلیکوپتر ابراهیم رئیسی، حسین امیرعبداللهیان و همراهانشان یا اطلاعرسانی درباره هدف قرار دادن هواپیمای اوکراینی نشان میدهند جمهوری اسلامی سابقه طولانی در تکذیب و به انحراف کشاندن موضوع در این دست اطلاعرسانیها دارد.
حکومت و رسانههایش بنا بر «مصلحت» یا برای خرید زمان، ممکن است واقعیت را برای مدتی تکذیب کنند یا وارونه جلوه دهند.