جنایات جمهوری اسلامی از زمان بر سر کار آمدنش تا به امروز، یک چاه ویل است. رژیم ایران همواره از کشته پشته ساخته و کوشیده تا رد پایش در جنایات را از بین ببرد و رد خون را از دستانش بشوید و البته که در این مسیر، به هر راه و وسیلهای متوسل شده است.
فارین پالیسی در مقالهای به راههایی که فعالان حقوق بشر و شهروندان در ایران میتوانند با آن مستندات جنایات جمهوری اسلامی را جمعآوری، طبقهبندی و آرشیو کنند پرداخته است.
نویسندگان مقاله مذکور در نگارش آن از نظرات کارشناسانی همچون عبدالرحمان الحاج، مسوول پروژه آتی «حافظه سوریه» و فاضل عبدالغنی، موسس و مسوول شبکه حقوق بشر سوریه، کمک گرفتهاند.
این افراد به مهارت ثبت و ضبط مستندات مجهز شدهاند که البته کار آسانی نیست.
آنها نظراتشان را با نگارندگان مطلب مزبور در میان گذاشتند تا راههایی را که افراد در ایران میتوانند مدرک جمع کنند تا در نبرد برای پاسخگو کردن جنایتکاران در آینده پیروز شوند، به آنها نشان دهند.
از زمان کشته شدن مهسا امینی ۲۲ ساله در بازداشت گشت ارشاد، ایرانیها نه تنها در سراسر ایران بلکه در سراسر جهان به رژیم جمهوری اسلامی اعتراض کردهاند.
راه و رویه معمول جمهوری اسلامی مثل همیشه قطع سراسری اینترنت و پاسخ به اعتراضات مسالمتآمیز با سلاح مرگبار، بازداشت خودسرانه و نقض حقوق بشر بوده است.
با وجود قطع اینترنت، نقض حقوق بشر به دست جمهوری اسلامی، بر روی برخی رسانههای مستقل ایرانی و خارجی و همچنین به وسیله روزنامهنگاران، فعالان و شهروندان، بر روی رسانههای اجتماعی ثبت شده و میشود.
مستندسازی جنایتهای جمهوری اسلامی از طریق جمعآوری و آرشیو، باید اولویت باشد. حفظ اسناد برای پاسخگو کردن جنایتکاران، ثبت سابقه تاریخی وقایع، احترام به خون کشتهشدگان و حمایت از قیام مردم ایران، ضروری است.
به کار بردن چنین اصولی راهنمای ساز و کار تحقیقی سازمان ملل به ویژه درباره سوریه و همچنین ساز و کارهای بینالمللی، بیطرف و مستقل درباره میانمار شد.
در هر دو مورد، تمرکز بر تشکیل پرونده برای دادگاههای احتمالی بود.
مستحق مجازات بودن رژیم ایران هر چقدر هم عریان به نظر برسد، عدالت بدون سند و مدرک به دست نمیآید. در نهایت هر فرآیندی که عمال جمهوری اسلامی را پاسخگو کند، باید طبق استانداردهای قانونی بینالملل صورت پذیرد. از جمله دستورالعملهایی برای ثبت مستندات بهشکلی که به عنوان اسناد محکمهپسند پذیرفته شوند.
اعتراضات کنونی مردم در ایران اولین مورد از این دست اعتراضات طی دهه گذشته نیست که در آن مدافعان حقوق بشر در جمعآوری، ضبط و ثبت مدارک جنبش مقاومت مدنی به مشکل برخورده باشند اما اصول جمعآوری جنایات جنگی برای دادخواهی قضایی آتی، از جمله موارد زیر است:
ثبت و ضبط مدارک را به تلاشی «نهادی» تبدیل کنید
جمعآوری شواهد و تمامی ملزومات آن، از جمله تلاش برای آرشیو و تحلیل داده، نمیتواند فردی یا ذرهذره انجام شود بلکه یک نهاد باید مسوول آن باشد.
فارغ از کارآمد و حرفهای بودن افراد ثبتکننده شواهد، مستندسازی به یک موسسه نیاز دارد تا از جامعیت فرآیند اطمینان حاصل شود و از تمرکز بر تکتک مسایل یا نقطهنقطه مناطق جغرافیایی پرهیز شود، چون تنها با پوشش جامع معقول است بافتی که وقایع (جنایات) در آن روی دادهاند، روشن و مشخص شود.
چنین نهادهایی میتوانند دانشگاهها، دیدبانهای حقوق بشری و اتاقهای فکری باشند که از طریق ورودیهایی که به آنها از داخل یا خارج کشور میرسند، تغذیه میشوند و این نهادها باید این دادهها را در جایی امن و وقتی از ایران صحبت میکنیم، در خارج از ایران، نگهداری کنند.
دیگر این که جمهوری اسلامی از سرکوب دیجیتال هم طی اعتراضات استفاده کرده و مثلا شماری از وبسایتها را مسدود و دسترسی به اینترنت و شبکههای خصوصی مجازی و ویپیانها را مختل کرده است.
پس با ادامه شرایط و تشدید اعتراضات، بازرسانی که در خارج ایران هستند ممکن است به برخی سایتها و ابزارهای تحقیقی دسترسی بهتری داشته باشند.
مسوولان این مستندات، باید از قواعد سختگیرانه و صحیح آرشیو و مستندسازی، همچون آن چه در «پروتکل برکلی» آمده، پیروی کنند. این پروتکلها، دستورالعملهایی از جمله ملاحظات اخلاقی، ملاحظات امنیتی (شامل ارزیابی تهدید و مدیریت آن) و ملاحظات کاربردی (مانند بهترین رویکردها برای ذخیره مستندات) را شامل میشوند.
بازرسان همچنین باید برای جمعآوری مستندات دوره دیده باشند تا شواهدی را جمع کنند که در فرآیندهای قانونی محکمهپسند باشند و مهارتهایی همچون تایید صحت شواهد و سلسلهمراتب نگهداری از آنها را هم داشته باشند.
البته لزومی ندارد آموزشهای لازم را به شکل حضوری و رسمی دیده باشند و اگر دوره آنلاین هم گذرانده باشند، خوب است.
جمعآوری شواهد آنلاین در دسترس
شواهد آنلاین میتوانند اشکال متفاوتی داشته باشند: میتوانند محتوای رسانههای اجتماعی، شاهدان عینی حاضر در صحنه مثل عکس، ویدیو، شهادت یا مقالات باشند.
بازرسان باید همه مستندات را جمع کنند و دستکم، یک پایگاه داده از وقایع روزانه تاسیس کنند که نشان دهد اعتراضات به چه شکل پیش میرود تا در آینده از تحریف این که جنایات در بستر چه وقایعی روی داده است، جلوگیری کنند.
مخزنی از مستندات هم که ممکن است حین مداخله قضایی آتی به کار پروندهشان بیاید، باید درست شود.
چنین مدارکی قبلا در کشورهایی مثل لیبی استفاده شده تا مکانهایی که در آن دولت اسلامی، داعش، سر میبرید، شناسایی شود. همچنین در سوریه از این شیوه استفاده شده تا درباره حملات شیمیایی تحقیق شود.
در بریتانیا برای بررسی اقدام به قتل سرگئی اسکریپال و یولیا اسکریپال روسی و در اوکراین برای جمع کردن اطلاعات درباره سرنگونی هواپیمای مسافربری پرواز اماچ۱۷ هواپیمایی مالزی، این روش مورد استفاده قرار گرفته است.
این مدارک میتوانند دستی بر روی وبسایتهای رسانههای اجتماعی طبقهبندی شوند و از ابزارهای تخصصیتر، از جمله خدمات ماهوارهای مثل «گوگل ارث پرو» و «فلایترِیدار۲۴» که برای ردیابی نقل و انتقالات استفاده میشوند هم بهره گرفته شود.
بخشی از فرآیند ثبت و ضبط مستندات هم میتواند اتوماتیک و از طریق وبسایتهای رسانههای اجتماعی باشد و ابزاری خاص، اجرا شود.
فنآوریهایی پولی مانند «اپیفای»، «اسکریپینگبی» و «فانتومبوستر» که امروزه برای شخم زدن و پیدا کردن محتوایی خاص استفاده میشوند، به کاربران اجازه میدهند تا محتوا را بر حسب کلمات کلیدی در عنوان یا محتوا پیدا کنند. مثلا با ارائه فهرستی از شهرهای ایران یا ابرداده، مثلا کشوری که در آن اطلاعات بارگذاری شده است، آنچه به دنبال آنند استخراج کنند.
فورا ذخیره کنید و دیرتر تحلیل کنید
با این که تمامی شواهد و مدارک باید جمعآوری و ذخیره شود، معمولا در اول کار مشخص نیست آیا مدرکی ارزش ذخیره کردن دارد یا نه. برای مثال، یکی از تکههای گمشده و کلیدی پازل حل معمای سقوط اماچ۱۷ هواپیمایی مالزی در سال ۲۰۱۴ از یک دوربین نصب شده روی داشبورد یک ماشین به دست آمد که نشان داد در حمله به هواپیما از یک پرتابگر موشک استفاده شده است. این ویدیو در سال ۲۰۱۶ روی یوتیوب بارگذاری شد و تنها ویدیویی بود که در حساب کاربری آن فرد بر روی یوتیوب بود. یک هفته پس از بارگذاری، دو کاربر توییتر این ویدیو را پیدا کردند و سریعا «بِلینگکَت» برای ارزیابی و سنجش آن ویدیو استفاده شد.
در دنیای مجازی، روزانه هزاران عکس و ویدیو درباره وقایعی که هر روزه در ایران اتفاق میافتد میچرخند و مرتب کردن و سازمان دادن آنها زمانبر است و به منابع قابل توجهی نیاز دارد.
دیگر این که تشخیص زمان و مکان ویدیو با فنآوریهای هوش مصنوعی روز به روز در حال پیشرفت است. پس آنچه امروز از نظر تحلیلی ممکن نیست، ممکن است به زودی ممکن شود.
با در نظر گرفتن چنین عواملی، بهترین راه این است که این تصاویر و ویدیوهایی که در نگاه اول آنچنان به درد بخور نمیرسند، ذخیره شوند تا بعدتر دستهبندی و تحلیل شوند.
مستندات آنلاین را به محض مشاهده، آرشیو کنید
مستندات آنلاین باید سریعا آرشیو شوند چون سایتهایی که بر روی آنها قرار داده شدهاند، ممکن است از کار بیفتند. حساب فعالان رسانههای اجتماعی هم ممکن است تعلیق یا پاک شوند و محتواهایی هم به دست دیگران یا هوش مصنوعی، به عنوان محتوای خشونتآمیز گزارش و پاک شود.
چنین توصیهای به ویژه در پی خرید و از نو سازمان دادن توییتر از سوی ایلان ماسک فوریت بیشتری دارد چون این شرکت هماکنون در معرض ورشکستگی یا تعطیلی است.
ماسک اشاره کرده که نهایتا یک مدیرعامل جدید برای توییتر پیدا خواهد کرد اما مشخص نیست در صورت ورشکست شدن توییتر، چه بر سر محتوای قرار داده شده بر روی آن میآید.
دیگر این که محتوای خشونتآمیز احتمالا بیشتر به کار دادخواهی قضایی میآید اما امکان پاک شدن آن هم بیشتر است. پاک کردن چنین محتواهایی اغلب پلهپله است اما ممکن است ناگهانی هم باشد. به عنوان مثال، صدها هزار ویدیو با فیلمبرداری آماتور که برخی از آنها خشونت فاحش در سوریه را نشان میدادند، در سال ۲۰۱۷ از یوتیوب ناپدید شدند و پیش از آن هم هشداری درباره پاکشدنشان داده نشده بود.
دلیل پاک شدن ویدیوها، تخطی از سیاست یوتیوب درباره تصاویر خشونتآمیز بود.
البته راههایی برای بالا بردن احتمال جلوگیری از پاک شدن محتوا وجود دارد. مثلا میتوان برای حساب فعالان درخواست تایید کرد. همچنین تلاشهایی از سمت قانونگذاران در آمریکا و سازمانهای اجتماعی-مدنی شکل گرفته تا رسانههای اجتماعی را مقید کند هر محتوای مرتبط با شواهد نقض حقوق بشر را بر روی پلتفرمهایشان آرشیو کنند.
با این حال، بهترین راه همچنان این است که مستندات آنلاین به محض دیده شدن، ذخیره شوند.
مستندات باید از طریق یک سرویس کلاود مطمئن با استفاده از ویپیان، برای دور زدن محدودیتها، ذخیره شوند. برای مثال، «مایکروسافت وان» درایو یک ترابایت جای ذخیره دارد و همچنین اجازه میدهد افراد، فارغ از محلی که در آنند، ویدیوهایشان را در یک جا بارگذاری کنند.
وقتی شواهد بارگذاری شد، ابرداده هم باید بهشیوه استاندارد آرشیو شود. سپس تمامی مستندات باید روی یک سرور آفلاین ذخیره شوند تا از هر گونه از دست رفتن یا وارد شدن آسیب احتمالی به محتوا بر روی کلاود، جلوگیری شود.
وقتی مستندات آرشیو شد، ویدیوها میتوانند از طریق خدمات پولی مانند «ویمیو»، همچنان پخش شوند.
گاهی یک عکس یا ویدیو میتواند تکههای پازل را تکمیل کند. پس هر تکه پازل اهمیت خودش را دارد. این نکتهای است که بارها و بارها به آن اشاره شده چرا که وقتی تکههای پازل در کنار هم قرار بگیرند، پاسخگو کردن جنایتکاران آسانتر میشود. از مدارک استفاده شده در دادگاههای نورنبرگ تا پایهگذاری کمیسیون برای تحقیقات درباره جنایات در اوکراین، از این دست بوده و هستند. مورد ایران هم فرقی ندارد.
یک راه سرراست و مشخص برای حمایت از فرآیندهای پاسخگو کردن برای نقض حقوق بشر و جنایات جمهوری اسلامی این است که اعضای سازمان ملل متحد حمایتشان از سازمانهای اجتماعی-مدنی را اعلام کنند.
در حال حاضر راههای محدودی برای پاسخگو کردن مقامهای جمهوری اسلامی وجود دارد؛ به ویژه این که ایران عضو دادگاه کیفری بینالمللی هم نیست. آنچنان هم محتمل نیست که شورای امنیت سازمان ملل تصمیم بگیرد با توجه به اتحاد جمهوری اسلامی با دو کشور صاحب حق وتو یعنی چین و روسیه، پرونده ایران به آن مجموعه ارجاع یابد.
با این حال در مورد جنایتکاران در سوریه، همچنان گزینههایی وجود دارد. دادرسی جهانی، اصلی است که با آن برخی دولتها میتوانند جنایات جنگی، جنایات علیه بشریت و نسلکشی را پیگیری کنند حتی اگر این جنایات در کشور دیگری رخ داده باشد و اگرچه چنین راهی ایدهآل نیست، همین راه بود که اجازه داد اولین دادگاه یک مقام عالیرتبه سوری در ژانویه ۲۰۲۲ در آلمان برگزار شود و او را محکوم کنند.
در این دادگاه، ساز و کارهای بینالمللی، بیطرف و مستقل، حمایت از دادرسی برای سوریه را تایید کردند.
شش ماه پس از آن نیز حمید نوری، یک مقام پیشین جمهوری اسلامی، برای کشتار زندانیان سیاسی در ایران در دهه ۶۰ که در آن پنج هزار زندانی کشته شدند، محکوم شد.
عدالت بدون ارائه مستندات به دست نمیآید. پس شواهد و مدارک جمع کنید و از عدالت پاسداری کنید.