موسسه ایتالیایی تحقیقات سیاست بینالملل در وبسایت خود مقالهای درباره خیزش انقلابی مردم ایران علیه جمهوری اسلامی منتشر شده است که در ادامه آن را میخوانید.
تحولات اخیر در جمهوری اسلامی، توجه بخش اعظم جهان را به خود جلب کرده و سناریوهای احتمالی پیامد اقدامات این رژیم برای ایران را پیش چشم آورده است.
ایران به دو دلیل در صحنه جهانی کشوری استراتژیک محسوب میشود: یک این که از نظر جغرافیای سیاسی پراهمیت است و در نتیجه سیاستهایش تاثیرات اساسی بر «منطقه» و جهان خواهد داشت.
دو این که نظام سیاسی حاکم بر ایران قدرتمندترین نماد اسلامگرایی سیاسی «تحققیافته» است. نظامی که در آن حکومتی دینی، نوعی نهادینهسازی مدرن بر اساس اصول اسلام بنا گذاشت.
بنابراین تغییر نظام احتمالی در ایران میتواند پیامدهای غیرقابل پیشبینی مهمی در هر دو حوزه ژئوپولتیک و ایدئولوژی داشته باشد.
گرچه قواعدی کلی درباره گذارهای دموکراتیک وجود دارد که همواره زمینه بحث و توضیح صاحبنظران علوم سیاسی بوده است اما پیشبینی گذار از رژیمهای خودکامه آسان نیست.
بسیاری عوامل، به نفع گذار از دیکتاتوری به دموکراسی یا به ضرر آن وجود دارند. برخی از این عوامل اثرگذار، مرتبط با ذات و جوهره خاص رژیم دیکتاتوری هستند و بعضی عوامل دیگر، متاثر از خصوصیات و قدرت نیروهای مخالف آن.
دیکتاتوریها انگشت یک دست نیستند
رژیمهای خودکامه به یکدیگر شباهت ندارند. برخی نظامها تکحزبی، بعضی نظامی و گاهی هم پادشاهیاند. یک دستهبندی جداگانه از نظامها هم که پس از جنگ سرد رواج یافت، «نظام ترکیبی» یا «نظام دوبُنی» است؛ اینگونه نظام، ترکیبی از عناصری از کثرتگرایی سیاسی و اجزای معمول دیکتاتوری در سطوح گوناگون و اشکال متنوع آن است.
جمهوری اسلامی هم نظام ترکیبی دارد؛ از این رو که نظامی یکپارچه نیست و جناحهای مختلف و رقابتهایی برای در دست گرفتن قدرت در آن وجود دارد. نمونه آن برقراری انتخابات ریاستجمهوری در این کشور است که البته پیشنیاز آن تایید صلاحیت کاندیداهای شرکتکننده است اما در همین حد هم تحلیلهای تجربی نشان میدهند گذار به دموکراسی از رژیمهای ترکیبی، محتملتر است.
مخالفان انواع و اقسام دارند
هر اپوزیسیونی هم مشخصات خودش را دارد و موضعی صلحآمیز یا خشونتآمیز و حتی مسلحانه اختیار میکند. نیروهای مخالف در اساس ساختاری، قدرت سازمانی و درجه اتحاد بین اعضا نیز با یکدیگر متفاوتند.
اما ترکیب رژیم دوبُنی و جنبشهای صلحآمیز، گذار موفقیتآمیز به دموکراسی را افزایش میدهد.
در هر تحلیل از مرحله فعلی که جمهوری اسلامی در آن قرار دارد، دو عنصر پیکره رژیم و مشخصات اپوزیسیون باید مورد بررسی قرار گیرد.
پیکربندی کنونی جمهوری اسلامی
جمهوری اسلامی اخیرا تغییرات قابل توجهی در موازنه داخلی داشته است. پیش از برگزاری آخرین انتخابات ریاستجمهوری، تعادلی میان جناحهای اعتدالگرا و اصلاحطلب و اصولگرا وجود داشت.
انتخاب ابراهیم رئیسی به عنوان رییسجمهوری اما موجب کاهش هر چه بیشتر تکثر در داخل رژیم و عدم انعطاف در آن شد که موجب شد انعطاف تاکتیکی در برابر جنبش و اعتراضات از آن گرفته شود. ترکیب تحریمها و بحران اقتصادی هم بیتاثیر نبود.
چهره معترضان در ایران
اعتراضات اخیر در ایران در واکنش به کشته شدن مهسا امینی ۲۲ ساله در بازداشتگاه گشت ارشاد، چهره جدیدی از اعتراضات به نمایش گذاشته و تمام نظام جمهوری اسلامی را هدف گرفته است.
برخی مشخصههایی که اعتراضات اخیر در ایران را از نمونههای آن در گذشته متمایز میکند، گستردگی این اعتراضات است که از مناطق بزرگ شهری فراتر رفته است.
تفاوت دیگر حضور گسترده زنان در اعتراضات است که بر مسایل و حقوق مرتبط با جنسیت تاکید دارد. موضع اعتراضات اساسا صلحآمیز اما لحن آن تندروانه است و وجوهی بتشکنانه دارد.
این جنبش تمامی مشخصات یک «انقلاب نسلی» را دارد که به تمام کشور گسترش یافته و برخلاف جنبش سبز است که در آن امیدی به نظام برای اصلاح خودش وجود داشت. این بار معترضان دنبال طرف گفتوگو در جناحهای اعتدالگرا و اصلاحطلب نیستند. حجاب سوزاندن و عمامه پراندن، فحش آبنکشیده دادن به انقلاب اسلامی ۵۷ و روحالله خمینی، گذار معترضان در ایران از بسیاری تابوها را نشان میدهد. در این که مشروعیت جمهوری اسلامی کم شده هیچ تردیدی وجود ندارد.
بازگشت به نمادهای ایران باستان هم بسیار جالب توجه است که بازگشت به پرچم شیر و خورشید و اشاره به تاریخ شکوهمند و فتوحات کوروش بزرگ از آن دست است.
اما اعتراضات اخیر در ایران دو چالش پیش رو دارد:
از یک سو، باید ساختار سازمانی حداقلی بنا کند که ضامن بقای جنبش باشد و از سوی دیگر باید یک پروژه سیاسی مرتب و مفصل در دست داشته باشد.
در حقیقت، مبارزه علیه جمهوری اسلامی باید تاثیرگذارتر شود و اگر مبارزه در میدان (اعتراضات انبوه) جواب نداد، باید مرتبا با نوآوریهایی در زمینههای مختلف زندگی اجتماعی، رژیم را دچار اصطکاک کرد.
تمامی این اقدامات در کنار باقی موارد ضروری است تا معترضان در بین گروههایی مانند ارتش ملی که از خشونت رژیم کمتر متضررند، متحدانی برای خود دست و پا کنند.