«گاردین» در مقالهای تحلیلی نگاهی به نظرات فمینیستی «آنجلا سِینی»، روزنامهنگار بریتانیایی و نویسنده کتاب «مردسالاران» انداخته است. نگارنده مطلب با اشاره به نظرات سینی، میگوید زنان و مردان ایران در جریان خیزش انقلابی، مردسالاری را حتی به بهای جانشان به نبرد طلبیدهاند.
سینی در کتابش با مطرح کردن سوالهایی درباره مردسالاری استدلال میکند که مردسالاری تغییرناپذیر نیست و چیزی نیست که نتوان پایههای آن را به لرزه درآورد.
این که به نابرابری جنسیتی به شکلی نگاه شود که گویا ریشه در مسالهای دارد که قابل تغییر نیست، مقابله با آن را دشوار میکند.
پی بردن به ریشههای مردسالاری آنچنان ساده نیست و طی قرون و اعصار مردمشناسان، نظریهپردازان سیاسی، فمینیستها و حتی مردسالاران سعی کردهاند به سرچشمههای آن پی ببرند.
سینی با نگاه به مقوله جنسیت از بعدی علمی و تاریخی، استدلال میکند همانطور که زنان جوامع مادرسالار (مادرتبار) حقوق متنوع و متفاوتی پیرامون سکس، کار، پرورش فرزندان و تصاحب املاک دارند، مردسالاری هم در همه جا انگشت یک دست نیست و در هر جایی رنگ خودش دارد و صدالبته میتواند تغییر کند.
سینی همچنین به این مساله مهم اشاره میکند: ممالکی که در آن زنان از قدرت بیشتر و وضعیت برابری بهتری برخوردارند، در مورد هویت جنسیتی هم بسیار منعطفترند، به بیش از در دو قالب نشاندن جنسیت (زن و مرد) معتقدند و تفاوت کمتری هم میبینند بین نقشهایی که زن و مرد میتوانند در جامعه بر عهده بگیرند.
خط پررنگ کشیدن درباره هویت جنسیتی در بدو تولد، مشخصه مردسالاری است و به منظور نشاندن فرد در نقش اجتماعی و فرهنگی خاصی صورت میگیرد.
دیدگاه جالب دیگر سینی این است که به چالش کشیدن جامعه مردسالار صرفا با گذاشتن زنان در راس امور حل نمیشود چون خود همین ایده که زنان ذاتا آراماند و خشن نیستند، در بن خود نوعی مردسالاری است که تمام زنان را در یک دستهبندی فشرده میکند و تعریف واحدی از زنانگی به دست دهد، در حالی که زنان هم میتوانند بیرحم و خشن باشند و البته مردان نیز میتوانند بامحبت و خلاق باشند.
سینی در نظراتش درباره تغییر و تحول در جوامع مردسالار و سیر متفاوت آن در جوامع مختلف، با نگاه به مثالهایی از اتحاد جماهیر شوروی و ایران و مقایسه این دو، مینویسد در حالی که محدودیتها برای زنان در شوروی از جهت رای دادن و کار و ... تا حدود زیادی برداشته شد اما در ایران با آمدن جمهوری اسلامی در سال ۵۷، حقوق زنان از آنها گرفته شد و محدودیتهایی همراه با خشونت بر زنان اعمال شد.
سینی با مقایسه دوباره دو کشور روسیه و ایران، اشاره میکند از زمان بر سر کار آمدن ولادیمیر پوتین، رییسجمهوری روسیه، او به عنوان مدافع ارزشهای «سنتی» و حقوق خانوادههای دگرجنسگرا در برابر فمینیسم و حقوق اقلیتهای جنسی قرار گرفته است.
در همین حال حکومت قسیالقلبی مثل جمهوری اسلامی، در سرکوب مقاومت مردمی در برابر قدرت بیحد و حصر مردسالاری در ایران درمانده است. مردان و زنان در ایران در جریان خیزش انقلابی اخیر محدودیتهای جنسیتی را حتی به بهای از دست رفتن جانشان، به چالش کشیدهاند.
اما سینی نسبت به آینده خوشبین است و باور دارد تغییر در جایگاه زنان در گذشته اتفاق افتاده و در آینده هم روی خواهد داد.
او باور دارد نیروهایی در جوامع جریان دارند که با یکدیگر برای قدرت و سلطه رقابت میکنند و در این کشمکش، گاه جوامع خودکامه و گاه جوامع لیبرال پدید میآورند.
تغییر مردسالاری نه تنها ممکن، بلکه اجتنابناپذیر است و کار و وظیفه اصلی، انداختن این مبارزه در مسیر درست است.