لورین، چادرنشینی از کوه‌‌های اطلس، تنها زنی که دو بار برنده یوروویژن شده است

یکشنبه ۱۴۰۲/۰۳/۰۷

برای نخستین بار در تاریخ مسابقات ۶۷ ساله یوروویژن، زنی توانست دوباره جایزه این رویداد آوازخوانی محبوب را کسب کند؛ «لورین» یک سوئدی مراکشی‌تبار است که با آهنگ «تتو» جایزه یوروویژن ۲۰۲۳ را به میزبانی لیورپول از آنِ خود کرد. زنی که خود را «چادرنشینی از کوه‌های اطلس» توصیف می‌کند.

کلمه یوروویژن برای اولین بار به وسیله جورج کامپی، روزنامه‌نگار بریتانیایی، در سال ۱۹۵۱ میلادی استفاده شد و سه سال بعد، اتحادیه رادیو و تلویزیون اروپا با پیشنهاد مارسل بزنسون، مدیرکل شرکت پخش رسانه سوئیس، شبکه‌ای را به این نام برای مبادله و تولید برنامه‌های تلویزیونی مشترک و مقرون به صرفه راه‌اندازی کرد.

اما ایده برگزاری مسابقه آواز یوروویژن از تلویزیون ملی ایتالیا و از مسابقه آوازی گرفته شد که سال‌ها در ایتالیا برگزار می‌شد.

محبوب‌ترین و موفق‌ترین برنامه شبکه یوروویژن، مسابقه «آواز یوروویژن» نام گرفت که اکنون از آن با عنوان قدیمی‌ترین مسابقه بین‌المللی تلویزیونی جهان در بخش موسیقی هم یاد می‌شود.

این رقابت از سال ۱۹۵۶ میلادی (به غیر از سال ۲۰۲۰) هر سال برگزار شده است.

«لورین» اما اولین زن در تاریخ این مسابقات است که توانسته دو بار جایزه یوروویژن را بگیرد؛ این خواننده سوئدی یک بار در سال ۲۰۱۲ با آهنگ «یوفوریا» و بار دیگر امسال (سال ۲۰۲۳) برای آهنگ «تتو» این جایزه را کسب کرد.

خبرنگار اسکای‌نیوز با «لورین زینب نورا طلحاوی» معروف به «لورین» که جدیدترین برنده یوروویژن است، در هتل لانگهام واقع در مرکز شهر لندن گفت‌وگو کرده که گزارشی از این گفت‌وگو را در ادامه می‌خوانید.

این خواننده ۳۹ ساله درباره ترس، شهرت، خانواده، مبارزه برای حقوق بشر، زندگی در سوئد و جست‌وجو برای رسیدن به یک هدف صحبت می‌کند.

با ناخن‌های بلند سنگی بر بستری از شن

لورین در ابتدا برای حضور در یوروویژن به‌عنوان نماینده سوئد برای بار دوم مطمئن نبود: «اما هر زمان که نه می‌گفتم این انرژی متراکم در اطراف من وجود داشت.»

او به سقف و بعد به من نگاه می‌‌کند و «مثل یک فرد روحانی» زمزمه می‌‌کند؛ انگار دارد برای من داستان تعریف می‌‌کند.

با نگاهی به سقف ادامه می‌دهد: «کیهان؟ جدی؟ آیا این راهی است که شما می‌خواهید من بروم؟»

تماشای او همان طوری که هست، فوق‌العاده سرگرم کننده است.

او می‌‌گوید از ماه اکتبر مانند یک ورزشکار زندگی می‌‌کند چون باید برای اجرای «تتو» با اوج و فرود‌های ترانه همراه با رقصی نفس‌گیر آماده می‌شد: «روی صحنه با ناخن‌های سنگی بلند در بستری از شن دراز کشیده‌‌ام. آسمان هست. خاک هست، باد هست.»

در این اجرا او سعی دارد ارتباط انسان با زمین را نشان دهد: «تنها چیزی که ندارم آب است. در عوض عرق می‌ریزم!»

لحنش جدی می‌شود: «ما دنیای بسیار آشفته‌ای ایجاد کرده‌ایم. این‌طور نیست؟ با این همه اطلاعات، روزی گیر خواهیم افتاد.»

من با شوق سر تکان می‌دهم: بله، ناخن‌های ساخته شده از سنگ درست به نظر می‌رسد.

شانه‌هایش را بالا می‌اندازد و پوزخند می‌زند. «چه می‌توانم بگویم؟ من یک فرد بسیار روحانی هستم. من یک چادرنشین از کوه‌‌های اطلسم.»

از مراکش تا سوئد؛ یک نبرد خانوادگی

او، لورین زینب نورا طلحاوی، در استکهلم به دنیا آمده اما هر دوی والدینش از نسل اول مهاجران مراکشی بوده‌اند. مادرش در ۱۴ سالگی از یک ازدواج اجباری فرار کرده، به سوئد آمده و آن‌جا با پدر لورین آشنا شده و در ۱۶ سالگی لورین را به دنیا آورده. اما او پنج فرزند دختر و پسر دیگر نیز دارد.

لورین به طور خلاصه از مادربزرگش می‌گوید: «شوهرش در جنگ کشته شد؛ او بسیار زیبا و جوان بود، خانواده می‌خواستند او دوباره ازدواج کند اما او این را نمی‌خواست. بنابراین روزی لباس مردانه پوشید، دو فرزندش را برداشت و به الجزایر گریخت. او به تنهایی فرزندانش را بزرگ کرد و همچنان به پوشیدن لباس مردانه ادامه داد. زنان خانواده من واقعا سخت جنگیدند تا من امروز در این جایگاه باشم.»

او می‌گوید: «من باید خیلی سریع بزرگ می‌شدم زیرا باید به هم کمک می‌کردیم. ما کسی را در سوئد نداشتیم. کار سختی بود؛ خانواده‌ام بسیار فقیر بودند. با این حال نکات مثبتی نیز وجود داشت... یکی از نکات زیبای بزرگ شدن توسط یک فرد جوان این است که دیگران را به راحتی قضاوت نمی‌کنی چون هیچ ‌کس به شما یاد نداده این کار اشتباه است یا درست. در نهایت می‌توانی انسان‌ها را راحت تر درک کنی.»

لورین ۱۳ ساله بود که مادرش دوباره ازدواج کرد: «ناپدری‌ام با انرژی بسیار عجیبش وارد خانواده شد. من توسط یک مادر مجرد بزرگ شدم، یک زن بسیار قدرتمند و مصمم. بعد این بابانوئل بزرگ، نرم و سوئدی از راه رسید.»

او ادامه می‌دهد: «تمام تلاش مادرم برای زنده ماندن بود اما ناپدری من بیشتر می‌گفت: شاید باید کمی آرام باشیم. از لحظات کوچک، همین حالا لذت ببریم. لازم نیست همه چیز یک مبارزه باشد. فکر می‌کنم او به ما آموخت که چگونه عشق را نشان دهیم.»

پناهگاهی مقدس به‌ نام آواز

لورین با تجربه دست اول خود، نکات غیرقابل انکاری را در مورد مهاجران و پناهندگان بیان می‌کند: «شما می‌خواهید به عنوان یک شخص هدف داشته باشید، می‌خواهید احساس کنید مهم هستید. ما مهاجران را مجبور می‌کنیم بنشینند و منتظر بمانند. بگذاریم خود را بخشی از جامعه بدانند و هدف داشته باشند. این واقعا مهم است. چگونه می‌توان اعتماد به نفس ایجاد کرد؟ اگر من خود را بخشی از جامعه نمی‌دانستم چگونه می‌توانستم به این‌جا برسم و این کار را انجام بدهم؟»

آواز خواندن در حمام و کلیسا، تنها راهی بود که لورین در کودکی و در هیاهوی خانواده پر جمعیت‌ خود می‌توانست در آن، لحظاتی را برای خودش داشته باشد: «آواز خواندن برای من یک پناهگاه مقدس بود. چیزی که برای خودم داشتم.»

سال ۲۰۰۴ در مسابقه صدای سوئد شرکت کرد: «خیلی دردناک بود ...»

او وضعیت را این‌طور به یاد می‌آورد: «حتی نمی‌‌دانستم میکروفون چگونه کار می‌‌کند ... نمی‌‌دانستم قضاوت شدن چگونه است. همیشه در خلوت خودم آواز خوانده بودم. آن شوک و احساساتی که تجربه کردم به من آموخت باید خیلی چیزها بیاموزم. به عنوان یک زن باید از مسایل مطلع باشید چون در غیر این صورت کسی می‌آید و می‌گوید عزیزم، ما این کار را برایت انجام می‌دهیم، تو نگران نباش. من نمی‌خواستم دیگران مسایل مرا کنترل کنند.»

می‌توان دید که او بسیار خودساخته است.

لورین می‌گوید: «نمی‌‌دانم چرا مردم قبل از رفتن روی صحنه تمرین آواز می‌‌کنند؟ من این کار را انجام نمی‌دهم. یک بوکسور چند ساعت قبل از مسابقه ورزش نمی‌‌کند چون حتما بدنش به او می‌‌گوید: بی‌خیال! کمی به من استراحت بده.»

یوروویژن؛ هیچ‌چیز مهم‌تر از زندگی نیست

لورین در یوروویژن ۲۰۱۲ با آهنگ Euphoria، برنده مسابقه شد. آهنگ بسیار خوب بود و توانسته بود در چارت‌های بریتانیا قرار بگیرد و هفته‌ها بعد از مسابقه جایگاه خود را حفظ کرد.

مسابقه آن سال به میزبانی کشور آذربایجان در باکو برگزار شد. لورین با یک گروه فعال محلی در آذربایجان ملاقاتی داشت اما دولت این کشور که سابقه زندانی کردن فعالان سیاسی را دارد، از لورین خشمگین شد و او را به سیاسی کردن یوروویژن متهم کرد.

او در این باره می‌گوید: «من دقیقا می‌دانستم چه کاری انجام می‌دهم چون معتقدم هیچ چیز مهم‌تر از زندگی انسان نیست. می‌خواستند چه بگویم؟ لعنت به زندگی انسانی؟ چطور ممکن است که مردم برای به دست آوردن حقوق خود در حال مبارزه باشند اما برای من مهم نباشد چون من آهنگ لعنتی خودم را خواهم خواند. این چطور ممکن است؟»

او بار دیگر به نحوه بزرگ شدنش اشاره می‌کند و می‌گوید: «در زندگی‌‌ام فقر را دیده‌ام و درد را به طرق مختلف تجربه کردم. مادرم مرا به تنهایی بزرگ کرد. نمی‌توانم نسبت به شرایط انسان‌ها بی‌تفاوت باشم.»

لورین از تعهد خود نسبت به مسایل گوناگون بشری می‌گوید. اینکه کمتر از یک ماه بعد از حمله روسیه به اوکراین، در یک جشن جمع‌آوری کمک مالی برای جنگ‌زدگان اجرا کرد.

این خواننده همچنین برای امکان تحصیل دختران در افغانستان و حقوق کودکان کمپین مبارزاتی دارد.

دنیای یک ستاره

او می‌گوید: «یکی از چیزهای فوق‌العاده در مورد یوروویژن، ایجاد هنجارهای بین‌المللی است. از حضور پل اسکار، اولین شرکت‌کننده همجنس‌‌گرا در سال ۱۹۹۷، تا دانا اینترنشنال، خواننده تراجنسیتی که در سال ۱۹۹۸ برنده شد و بوسه کریستا زیگفریدز از لبان خواننده زن پشتیبان خود روی صحنه در سال ۲۰۱۳. پیام بسیار واضح است، هیچ کس برای در امان ماندن از واکنش افراد متعصب پنهان نمی‌شود.»

ترکیه به دلیل حضور شرکت‌کنندگان همجنس‌گرا و تراجنسیتی، دیگر در یوروویژن حاضر نمی‌شود. مجارستان از سال ۲۰۲۰ و از زمانی که ویکتور اوربان نخست‌وزیر این کشور آزار و اذیت جامعه دگرباشان جنسی را تشدید کرد و وجود محتوای دگرجنس‌گرایی را در برنامه‌های کودکان در مدارس و رسانه ممنوع کرد، در این مسابقه شرکت نکرد.

رسانه‌ها در سال ۲۰۱۷ لورین را به عنوان دوجنس‌گرا معرفی کردند اگرچه او می‌‌گوید: «دلیل این که مردم این‌گونه فکر می‌کنند پاسخ من به سوال یک روزنامه‌نگار در این مورد بود. او پرسید تو دوجنس‌گرا هستی؟ و من گفتم: حدس می‌زنم که هستم زیرا عشق جایی است که آن را پیدا می‌کنی. عشق، عشق است. این خیلی ربطی به [به اندام جنسی خود اشاره می‌کند] ندارد، بلکه [به قلبش می‌زند] مربوط می‌شود.»

او می‌گوید: «من این واقعیت را در مورد یوروویژن دوست دارم که مهم نیست چه پیشینه‌ای دارید. تا زمانی که با عشق و احترام حاضر شوید، اجازه دارید بخشی از این رویداد باشید.»

لورین درباره ستاره بودن هم فلسفه‌ای جالب دارد: «شما می‌توانید یک روز مورد علاقه باشید و روز دیگر فراموش شوید. یک روز در اوج باشید و یک روز در فرود. من یک اصل اساسی برای خودم دارم. اینکه نمی‌‌خواهم بدانم مردم چه چیزی درباره‌ام می‌گویند. چه نظرات مثبت و چه نظرات منفی.»

او ادامه می‌دهد: «پیروزی و شکست، تحسین و انتقاد، جزیی از زندگی هستند. این دنیا بر مبنای روز و شب، تولد و مرگ بنا شده است و هیچ استثنایی هم وجود ندارد.»

با همین جملات است که خداحافظی می‌کنیم و لورین برای گرفتن تاکسی از هتل خارج می‌شود.

تک آهنگ «تتو» از لورین اکنون منتشر شده و در دسترس است.

خبرهای بیشتر

پربیننده‌ترین ویدیوها

گفت‌وگوی ویژه
خبرها
حرف آخر با پوریا زراعتی
خبرها

شنیداری

پادکست‌ها